این پست ۲۴ شهریور ۱۴۰۲ توی یه وبلاگی که قبلا داشتم منتشر شده و حالا میخوام یه جورایی عوضش کنم و بازنشرش بدم:
نوال توی رشته توییت معروفش یه جایی گفته اگه میخواهید بتونین پول خوبی از چیزی در بیارید، اول سعی کنید اون چیز رو بسازید و به خوبی هم بسازید بعدش برید بازاریابیش کنید تا بشه پول در آورد، توی باربی هم همین اتفاق افتاده و با توجه به نظر عوام (من کی باشم که خودم رو جز خواص بگم حالا:) اصلا فیلم بیش از حد بها داده شدهای نیست! (یاد اون پنجشنبهشبهایی که بهروزنامه میخوندیم به خیر!)
پرفکشنیسم یا همون کمالطلبی رو خیلیها توی وجود خودشون دارن و اخیرا هم به خاطر چیزی که توی رسانه میبینیم فراگیرتر هم شده و اون بحث و جدل همیشگی بین تفاوت باطن و ظاهر زندگیها، هم بیشتر و بیشتر و بیشتر شده. به طور مثال توییتر پشت داستانه که افسردگی واقعیشون رو افراد مینویسن ولی توی اینستاگرام قسمت زیبایی از خودشون رو نشون میدن.
بحران اگزیستانسیالیسم رو که افراد سعی دارن مدیریتش کنن و هر کسی توی یه سطحی تجربهش کرده رو هم نشون میده که حتی نماد چیزی که همه آرزوشونه اون باشن و پرفکت هست، اون هم درگیر بحران وجودیه.
(توی یه گروه ازم پرسیدن خودت رو معرفی کن من گفتم بحران وجودی دارم نمیدونم چی بگم، به نظر خودم یکم چندش بود ولی مهم نیست، کی یادش میمونه!)
استفاده از مراجعی مثل فایت کلاب یا سریال Severance هم برام جالب بود، (البته از نظر من شاید شما یه چیز دیگه دیده باشید و از نظر شما مرجع بوده باشه). یه سری ظرافتهای هنری توی بعضی فیلمها دیده میشه که دارن یه موضوع کلی رو بیان میکنن ولی با توجه به نقطه نظر هر کسی این مرجع فرق خواهد کرد! داستان به دست گرفتن دنیایی که بهش تعلق داشتی ولی خیلی تمیز و اون کلیشه رو شکست!
خیلی چیز عجیبی بود با اینکه نسبت به فرهنگی که توش بزرگ شدم nudity زیادی داشت ولی اصلا تحریک نشدم، چون کل دنیاش همین بود و عادی به نظر میرسید با توجه به اینکه همه جور قشری سعی میشد توش شرکت داشته باشه. (این نقل قول رو از برادرم قرض گرفتم، مامانم یه بار پرسید ازش که «علی، الان این همه خانم لخت توی ساحل میبینی تحریک نمیشی؟» «اونم گفت توی این محیط یه چیز عادیه.»
استفاده از خوانندههایی مثل دوآ لیپا و ایوا مکس در موزیک متن که ژانر موزیکشون به ژانر دنیای باربی میخوره. حتی بازی دوآ لیپا با لهجه بریتیشش جای توجه داره!
در آخر میتونم بگم چرا با رویای آمریکایی مخالفم. چون هر کسی اون رویا رو داشته باشه، انگار سلطه به جهان و محیطش میخواد و از آدمی که سعی میکنه خاکی باشه و توی اروپا، زندگی هلندی رو بتونه داشته باشه، پذیرفتن این ایده خارجه.