آخر شب‌ها معمولا چه کار می‌کنم؟

روزهای شنبه تا چهارشنبه که کم و بیش درگیر دانشگاهم، شب که میام خونه تا بخوام بخوابم (اغلب درست نمی‌تونم بخوابم، یا خیلی دیر می‌خوابم یا اگر قراره صبح زود جایی باشم کلا نمی‌خوابم و خودمو سرگرم می‌کنم!) خیلی عادت بدیه، باید ترکش کنم.

کتاب می‌خونم، پادکست آلمانی گوش می‌دم و سریال می‌بینم.

متاسفانه توی همین کارها هم نظمی ندارم، ممکنه پشت هم صفحات یک کتاب را یهو تموم کنم (مثل کتاب نامه به کودکی که هرگز زاده نشد.) یا چند اپیزود پشت هم سریال مدرن فمیلی ببینم یا به کتاب‌های دیگه ناخنک بزنم! حالا حتما هم همه چیز که نظم نباید داشته باشه!!

آلمانی خوندن داره عذابم می‌ده، نمی‌دونم چجوری جذابش کنم. یکم مصمم شده بودم ولی ول شد. باید باورامو باور کنم… برای همین پادکست یا یوتوب دیدن به آلمانی جدی‌تر نیست که در واقع باید برعکس باشه.

صبح‌های زود ورزش نمی‌رم، به کلاسای حتی ظهرم درست نمی‌رسم. خیلی اوضاع بی‌ریختیه. برای دشمنمم نمی‌خوام.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *